كاش روزي به سر كو ي توام منزل بود كه در آن شادي و اندوه مراد دل بود(ديوان امام خميني )
با خودم مي گفتم اين دلي كه درد نداره دل نيست، دلي كه دمبال در مون نباشه دل نيست. اي خدا مهر بون اي دوست و رفيق ،دل به حريم تو داد كه مرا وارهاني آه از دل آه از نفس آه از غير. توخدايي هيچ وقت فكر نمي كردم كه دوري تو اين قدر سخت باشه و هيچ وقت فكر نمي كردم كه عمق تفكرات غلط يك انسان چقدر سخته حالا مي فهمم چرا بالاترين لذت براي يه عارف نماز و يا خلوت كردن با توست ببخش كه گنه كارو رو سياه به درگاه تو آمدي هام اي معدن صفا در خوان خود چو راهم دهي ببار از آن كرم كه شايد اين دل سياهم به كيمياي تو جلا پذيرد اي عشق در گه تو تمام آرامم .گر چه گناه و دردمندي رايج من است اما بگير هر آنچه تو را گرفت از من .فرياد از اين درون پر از درد و رنج. آه اي پادشاه نظر برگدا بگن هرچند كه مستحق نگاهت نباشم. اما خسته و رنجورم از باب كرامتت نظر كن ، اي خداي من،كاش مي شد كه تو را بينم و بس و بيابم كاش تمام وجودم تو مي شد و عاشق مي شدم
كاش مي شد كه دلم محو تماشا مي شد
همنشين نفس ساحل دريا مي شد
كاش مي شد كه من غرق تماشا باشم
وفدايي تو زيبا باشم
كاش مي شد که تن رنجورم
همنوا با در يا باشم
كاش مي شد كه ببینم که تورا يافته ام
و آرامش خود را به تماشا باشم،
كاش ساحل مرا بنشاند
خستگي را زتنم برهاند
كاش مي شد درهمه شب هاي زيبا
با اين دل غمزده ساحل نشين در يا باشم
+ نوشته شده در یکشنبه شانزدهم تیر ۱۳۹۲ ساعت 14:51 توسط محمد علی | http://yantazer.blogfa.com ...
ادامه مطلبما را در سایت http://yantazer.blogfa.com دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : eyantazer3 بازدید : 6 تاريخ : يکشنبه 2 بهمن 1401 ساعت: 15:23